زنان علیه طالبان؛ مبارزهٔ پایان‌ناپذیر

در شب ۱۶ جنوری امسال، گروهی از مردان استخبارات طالبان به آپارتمان تمنا زریاب پریانی هجوم بردند؛ او فعال حقوق بشر است و نقش مهمی در سازمان‌دهی اعتراضات زنان در دو ولسوالی پروان کابل داشت. وقتی مردان طالبان سر رسیدند و شروع کردند به لگد زدن به در، پریانی با خواهرانش در خانه تنها بودند. او به جای فرار کردند، موبایل خود را در آورد و شروع کرد به فیلم‌برداری از لحظه ربوده‌شدنش. او رو به دوربین گفت: «طالبان به خانه من آمدند. خواهرانم در خانه هستند». در حالی که مردان به زور وارد خانه او شدند و او را می‌بردند، او فریاد کمک بر آورد و از آن مردان خواست خانه او را ترک کنند تا این‌که ویدیو قطع شد.

دولت طالبان هرگز به‌طور رسمی ناپدیدشدن پریانی را تایید نکرد. آزادی او در یک ماه بعد هم همان‌قدر مبهم بود؛ مقامات محلی هرگز اتهاماتی علیه او ثبت نکردند یا او را به نقض قانون متهم نکردند. مورد پریانی امر تازه‌ای نیست. طی یک سال گذشته، طالبان ده‌ها تن از زنان فعال حقوق بشر از جمله مرسل عیار و زهرا محمدی را بازداشت کردند، و چند هفته بعد بدون اتهام یا توضیحی آن‌ها را آزاد کردند. عده‌ای خصوصا در ولایت بلخ کماکان بدون اتهام در زندان هستند.

بعد از سقوط کابل به دست طالبان در تابستان پارسال، بسیاری از گروه‌ها ‌ــ‌ مثل اقلیت‌های قومی و دینی، سران قبایل، و کارکنان دولت سابق ‌ــ‌ نگران جان و رفاه خود در رژیم جدید بودند. ولی بیش از همه این زنان بودند که نگران شدند، چون در دوره اول طالبان در دهه ۹۰ میلادی، زنان به شهروندان درجه سه تبدیل شده بودند.

اقدامات طالبان بعد از بازگشت نشان داد که این ترس‌ها واقعی‌ست. به غیر از بخش‌های معدودی که کارِ زنان برای کشور ضروری است، در بقیهٔ جاها زنان از اشتغال منع شدند. دختران دوازده سال به بالا دیگر اجازه مکتب رفتن ندارند. دولت جدید، زنان را از تشبث، ظاهرشدن در انظار عمومی، و سفر کردن بدون سرپرستِ مرد منع می‌کند.

بسیاری از پالیسی‌های طالبان با دوره اول‌شان تفاوتی ندارد. اما در دو دهه گذشته، شرایط در افغانستان ‌ــ‌ خصوصا در کابل که بزرگ‌ترین و ثروتمندترین شهر کشور است ‌ــ‌ تفاوت چشمگیری کرده است. سیل کمک‌های مالی از طرف آمریکا و اروپا به مدرن‌سازی افغانستان و تشکیل یک طبقهٔ مسلکی تحصیل‌کرده برای اولین بار در تاریخ معاصر کشور کمک کرده است. جایگاه زنان هم بخشی از این تغییرات بوده است. پیش از تصرف طالبان، زنان از تمام مناطق و گروه‌های اجتماعی-اقتصادی به عنوان پرستار، انجنیر، اصحاب رسانه، وکیل، فعالان حقوق بشر، و هزاران تشبث دیگر مشغول به کار بودند. اواخر سال گذشته که قاطبهٔ مردان افغانستان سلاح‌های‌شان را بر زمین گذاشتند و سلطهٔ طالبان را پذیرفتند، بسیاری از این زنان از تسلیم کردن جایگاه خود در جامعه سر باز زدند و اولین اعتراضات را علیه محدودیت‌های طالبان آغاز کردند.

از همان هفته‌های آغازین تصرف طالبان، جنبش اعتراضی از هرات شروع شد و خیلی زود به کابل و مزار شریف گسترش یافت. طی دو روز، صدها زن در جلوی ارگ سابق ریاست‌جمهوری جمع شدند و با حمل بنرها و سردادن شعارها خواستار یک جامعه برابر شدند. این معترضان دلیر خیلی زود الهام‌بخش بقیهٔ زنان افغانستان شدند تا در ولایات دیگر کشور هم اعتراض کنند. گرچه این اعتراضات سراسری بود، کابل کانون آن و محل شدیدترین تقابل‌ها بین معترضان و طالبان بود.

معترضان عمدتا به‌طور مستقیم خواستار سرنگونی طالبان نبودند. بلکه علیه حذف خودشان از عرصهٔ کار و مصیبت‌هایی که دولت جدید بر آن‌ها تحمیل کرد اعتراض کردند. آرزو، زن جوان اهل کابل، می‌گوید: «ما برای حقوق اساسی‌مان اعتراض کردیم … مثل حق کار، و مشارکت سیاسی. ما می‌خواهیم طالبان بداند که آن‌ها نمی‌توانند ما را جامعه حذف کنند».

معترض دیگری می‌گوید: «ما به طالبان گفتیم که می‌خواهیم به شغل خودمان ادامه دهیم. آن‌ها می‌گویند فقط پرستاران و معلمان اجازه کار دارند. ما انجنیر و وکیل هستیم، و می‌خواهیم در مشاغل خودمان کار کنیم».

معترضانِ دیگری خشم خود را از ممنوعیت طالبان علیه تحصیل دختران بیان کردند. حلیمه احمدی یکی از این معترضان گفت: «در قرن بیست و یکم، افغانستان تنها کشوری در دنیاست که دختران بالای دوازده سال نمی‌توانند مکتب بروند. من هر کاری می‌کنم برای دو دخترم است. چه‌طور می‌توانم جلوی این همه بی‌عدالتی ساکت باشم؟ چه‌طور می‌توانم به چشمان دخترانم نگاه کنم وقتی بزرگ می‌شوند و نمی‌توانند مکتب بروند؟»

طالبان برای مهار اعتراضات به زور متوسل می‌شوند. دولت طالبان خودسرانه معترضانی چون پریانی را بازداشت کرده‌اند، و راهپیمایی‌ها را به هم زده‌اند و شرکت‌کنندگان در آن‌ها را در روزِ روشن لت و کوب کرده‌اند. در جدیدترین دور اعتراضات در کابل، سربازان طالبان دست‌کم ده زن را مجروح کرده‌اند. نرگس [نام مستعار] یکی از این زن‌هاست که می‌گوید: «وقتی دیدم به شدت یک از معترضان را لت و کوب می‌کنند، برای کمک به او رفتم، ولی سرباز طالبان با یک جسم فلزی مرا زد و من بیهوش شدم. تنها چیزی که یادم می‌آید این است که دو زن دیگر هم به زمین افتاده بودند و آن‌ها هنوز او را می‌زدند». نیروهای طالبان علاوه بر نیروی فزیکی، از گاز اشکاور و تیر هوایی هم استفاده کرده‌اند ‌ــ‌ هر چند تا کنون از کشتن مستقیم معترضان خودداری کرده‌اند.

تاکتیک‌های بی‌رحمانه طالبان نه چیزِ جدیدی بود و نه مایهٔ تعجب. آن‌چه مایهٔ تعجب بسیاری از ناظران بوده، تداوم نیرو و سرسختی معترضان است. بعد از یک سال لت و کوب کردن، آدم‌ربایی، و حتی سر به نیست کردن، زنان افغانستان به اعتراضات منظم در سراسر کشور ادامه می‌دهند. اقدامات آن‌ها به دنیا تاکید کرد که طالبان به رغم ظاهرسازی‌هایش، نمایندهٔ جامعهٔ غنی و متکثر افغانستان نیست و شکنندگی سلطهٔ این گروه بر مردم اسیر را نشان داد.

فریحه [نام مستعار] که از سال ۲۰۲۱ گروهی از زنان را هدایت کرده است، یکی از بیست و نه زنی است که طالبان در ماه فبروری بازداشت کرد. او بعد از آزادشدنش گفت: «یا الان یا هیچ وقت. در حال حاضر ما در وضعیت بسیار دشواری هستیم. طالبان همه جا دنبال ما می‌گردد. به رغم مشکلات، ما کماکان به اعتراض به هر شکل ممکن ادامه می‌دهیم».

فریحه بر اهمیت حفظ دستاوردهای زنان افغانستان طی بیست سال گذشته تاکید کرد و قول داد که او و دیگر زنان اجازه نخواهند داد طالبان حقوق‌شان را پایمال کنند. او می‌گوید: «میلیون‌ها زن برای این دستاوردها فدا شده‌اند و جنگیده‌اند. ما نمی‌توانیم ساکت بنشینیم و ببینیم یک گروه خشونت‌طلب بیاید و همه چیز را از ما بگیرد. اگر من هم نباشم، میلیون‌ها زن دیگر مبارزه برای حفظ این دستاوردها را ادامه خواهند داد. ما می‌دانیم که مسئلهٔ یا الان یا هرگز است. اگر الان نجنگیم، برای همیشه خاموش خواهیم شد».

فریحه بعد از تهدیدات علیه جانش، به پاکستان رفت، ولی در تماس با شبکه‌ای از زنان در افغانستان است تا اعتراضات جاری را هماهنگ کند. او می‌گوید: «قطعا بر خواهم گشت. ما از جنگیدن دست نمی‌کشیم».


Posted

in

by

Comments

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *