دو هفته پیش از مهلت رسمی خروج آمریکا از افغانستان در سال گذشته، طالبان کابل را اشغال کردند و همان روز اعلام کردند که پایتخت در کنترل آنهاست. اشرف غنی از کشور گریخت، دولت فرو پاشید، و در هفتههای آتی انفجارات انتحاری و حملات طالبان به شهروندانِ در حال فرار از کشور منجر به مرگ صدها مرد و زن و کودک افغانستان شد.
یکی از گروههایی که جانشان به شدت در خطر بود، قضات زن افغانستانی بودند. بعد از خروج نیروهای خارجی، طالبان هزاران زندانی از جمله رهبران خود، قاتلان و قاچاقچیانی را که همین قضات آنها را به زندان فرستاده بودند، از زندان آزاد کردند. این کار، قضات زن را در معرض خطر انتقام قرار داد.
فرار به غربت
برای دولتهای سراسر دنیا، پناه دادن به سیل آوارگانی که جان عده زیادی از آنها هم در خطر است، اقدامی جنجالی و همینطور یک بحران لجستیکی محسوب میشود. از تابستان امسال، شهر کانبرا پایتخت استرالیا بیش از ۲۰۰ هزار درخواست پناهندگی از افغانستانیها دریافت کرد، اما تقریبا نیمی از آن هنوز منتظر بررسی ماندهاند.
وزیر مهاجرت استرالیا گفته میزان تقاضاها بیش از حد توان سیستم است و دستور تجدیدنظر در روند بررسی پناهندگی استرالیا را داد. او گفت که استرالیا طی چهار سال آینده، تحت برنامه بشردوستانه و برنامه مهاجرت، به ۳۱۵۰۰ تبعه افغانستان ویزا خواهد داد و شهروندان افغانستان برای بررسی در برنامه بشردوستانه استرالیا اولویت خواهند داشت.
بزرگترین بحران بشردوستانه دنیا
افغانستان در پی بازسازی نظام قضایی خود بعد از ۲۰۰۱، با کمک آمریکا و ژاپن و اروپا و سازمان ملل به تعلیم قضات مشغول شد، و دادگاهها را احیاء و قوانین را مدون کرد، و به این ترتیب شاهد بزرگترین افزایش در تعداد قضات زن در تاریخ خود بود.
تا سال ۲۰۲۰، افغانستان بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ قاضی زن داشت که ۸ تا ۱۰ درصد قضات کشور را شامل میشد و بیشتر آنها در کابل مشغول کار بودند.
اما پارسال و با بازگشت طالبان به قدرت، این قضات از ترس جانشان مجبور به فرار از خانههای خود شدند.
البته تمام افغانها در بزرگترین بحران بشردوستانه دنیا زندگی میکنند، و شش میلیون افغانستانی در آستانهٔ قحطی هستند. صدها هزار شهروند افغانستان که از کشور گریختند هم در کشورهای مختلف دنیا به عنوان آواره پذیرفته شدهاند.
استرالیا تابستان پارسال بیش از ۴۰۰۰ نفر از جمله صدها تن از اعضای نیروهای دفاعی استرالیا و مقامات دولتی را از کابل خارج کرد.
موج تهدید و ارعاب
قاضی نیلاب هوتکی تلاش پاییز پارسال به آتن در یونان و مدتی بعد از آنجا به استرالیا رفت. او بیش از ده سال در کابل قضاوت کرده بود و در دادگاههای مختلف کار کرده بود: دیوان عالی، محاکم امنیتی داخلی و خارجی، دادگاه فساد دولتی، و بالاخره، دادگاه خشونت [جنایی] علیه زنان در شهر کابل.
پیش از اشغال مجدد طالبان هم قاضی تلاش مدام تهدید دریافت میکرد: نامهها و تلفونهای تهدیدآمیز، پیامهای هشدارآمیز و انواع دیگری از تهدیدات؛ اما دو سال آخر این امر خیلی جدی شده بود.
قاضی تلاش میخواست در استرالیا هم به کار قضاوت ادامه دهد اما متوجه شد که شناخت کمی از نظام قضایی این کشور دارد، و باید زبان انگلیسی خود را تقویت کند.
همتایان او در داخل افغانستان هنوز با او تماس دارند، و انجمن بینالمللی قضات زن سعی دارد برای خروج آنها ویزا بگیرد.
انتظار زنده برگشتن نبود
قاضی شکیلا ابوی شگرف، ۲۶ سال روی پروندههای کیفری و مدنی در کابل کار کرده است. او در محاکم و دپارتمنتهای مختلف کار کرده است، از جمله دادگاه خانواده، دادگاه کودکان، و شعبه جرایم مرتبط با منافع ملی و خارجی و امنیت کشور. پیش از بازگشت طالبان زندگی او هم در خطر بود اما همین که آنها زندانیان را آزاد کردند، تهدید علیه جان او و خانوادهاش بالا گرفت.
شگرف میگوید پارسال طالبان دو تن از قضات زن را هنگام رفتن به محل کارشان به قتل رساندند. ما وحشت کرده بودیم و نگران بودیم طالبان ما را شناسایی کرده باشند و نمیتوانستیم راحت به دادگاهها برویم. هشدارها و تهدیدهای آنها رسما از سوی مقامات حقوقی و قضایی و امنیتی کشور به ما رسانده میشد. ما صبح خانههایمان را به مقصد اداره ترک میکردیم و انتظار نداشتیم زنده برگردیم.
وقتی در تابستان طالبان کشور را فتح کردند، بلافاصله تمام قضات زن را اخراج کردند و حسابهای بانکی شان را مسدود کردند و به جستجوی خانه به خانه به دنبال آنها پرداختند. ماندن در افغانستان دیگر آسان نبود.
او و خانوادهاش با حمایت انجمن بینالمللی قضات و انجمن قضات زن استرالیا ویزای بشردوستانه استرالیا را دریافت کردند و در نهایت از طریق فرانکفورت آلمان به استرالیا رفتند.
دولت استرالیا به آنها مسکن، خدمات اجتماعی، و کلاس رایگان آموزش زبان انگلیسی اعطاء کرده است. شگرف میداند که زنان افغانستان در داخل کشور از جمله قضات زن از این حد آزادی بیبهرهاند.
طالبان یک گروه تروریستی جعلی هستند که فهم و شعور قانونی ندارند، و امروز در حال تعقیب و اعدام افراد در ملاءعام هستند، و اعمالشان ناقض حقوق انسانی مردم افغانستان است.
طالبان بعد از اشغال کابل علاوه بر قوه عدلیه، قوههای مجریه و مقننه، اردوی ملی کشور و استخبارات را نابود کردند، که همه آنها بر اساس یک نظام دموکراتیک شکل گرفته بود.
شگرف میگوید اگر یک دولت فراگیر شکل بگیرد که قبایل و اقوام مختلف را شامل شود، و بر اساس انتخابات دموکراتیک بنا شده باشد، و زنان نقش مهمی در آن داشته باشند، بازسازی نظام عدلیه امکانپذیر است.
سرنوشت مبهم
قاضی سیده واثق شش سال در محاکم و دپارتمنتهای مختلف ولایت هرات کار کرده بود. از جمله در دادگاه کودکان و امنیت عمومی و دپارتمنتهای عدالت کیفریِ دادگاه استیناف ولایت هرات. او هم پاییز پارسال همراه خانوادهاش افغانستان را ترک کرد و مدتی بعد به استرالیا رفت.
میگوید طبق تجربه من در محاکم استرالیا، و صحبتهایی که با قضات استرالیایی درباره قوانین استرالیا و افغانستان داشتم، در کل میتوانم بگویم شباهتهایی بین قوانین دو کشور وجود دارد اما تفاوتهایی هم هست. من خیلی علاقمند به کار در نظام قضایی استرالیا در آینده هستم.
او به وضعیت فعلی نظام عدلیه افغانستان امید چندانی ندارد. میگوید: «الان در بدترین وضعیت است، و قضات سرنوشت نامعلومی دارند. همهٔ آنها از کار اخراج شدهاند و باید مشغول کارگری و کار اجباری شوند تا شکم خانوادههای خود را سیر کنند. اما نمیتوانند از خانههای خود بیرونی بیایند و آزادانه نفس بکشند، چون جانشان در خطر است. امیدوارم سازمانهای بشردوستانه حمایت بیشتری بکنند و به قضات افغان در داخل کشور بیشتر کمک برسانند».
Leave a Reply